دلیر مردی از تبار خرد چهره به نقاب خاک سپرد
 خامه ی از سمونوال و حیدالله مفید   خامه ی از سمونوال و حیدالله مفید

از شهر هرییول کشور فدراتیف روسیه

 

تاریکی های وسوسه انگیز دوره ای مدرسه را به پایان رسانیدم و پس از آزمایش ورزمایش پخته وسفته ، شامل اکادمی پولیس افغانستان شدم .

 در آن روزهای پایانی ما حوت وخیزش ماه فروردین یا حمل که از در ودیوار  بهار وسبزه وخوشی وخرمی می جوشید ومی تراوید، روح پرغرور من در دهلیز های دانشگاهی  اکادمی پولیس سرگردان بود . پس از مدتی کوتاهی با درس( کرمنال تخنیک )سروکار پیدا کردم . در همین جا با نام استاد گرانمایه  نبی خان  آشنا شدم . او را استاد ی یافتم سخت کوش وتوانا که با موکب شادی وپیروزی خویش از راه میرسید ، به  دانشجویان اماده باش میداد وبا زبان رسا وگفتار شیرین ودلچسپ به تدریس می پرداخت . دیری نگذشت که این بلبل شور آفرین  رهسپار دیار خارج گردید وپس از بازگشت قوماندان اکادمی پولیس شد .طی یکسال ریاستش بهبودی چشمگیری در اکادمی پولیس رونما گردید

پس از مدت کوتاهی از اکادمی پولیس رخت بر بست وتا زمانیکه فارغ شدیم او را ندیدم

هنگامیکه پس از ششم جدی 1358 به دستور روشنایی ونور وبا تبر وداس خرد  ، قفل های سیاه وپتیاره یی زندان پلچرخی در هم شکست ونزدیک به پنجاه هزار زندانی از تل های نا امیدی ومرگ رهایی یابیدند ،   سمونوال استاد غلام نبی نیز یکی از رهایی یابندگان زندان دژخیم و مرگ پرور حفیظ الله امین بود، که  پس از شش ماه شکنجه وزندان رهایی یافت ومن که نیز در زندان پلچرخی زندانی بودم یکبار دیگر جویای احوال او شدم .

هنگامیکه در های روشنایی ونور باز شد با درد ودریغ که نور چشمان شکنجه دیده ای  استاد نبی را دژخیمان اهریمنی از او بگرفتند  واو را نابینا ساختند ، چنانیکه دیگر هر گز نتوانست تا کتاب، تباشیر،تخته وتخته پاک را یکبار دیگر ببیند .

دوره ای سخت وهراس انگیز زندان مانند یک کوه سرب داغ برروی سینه ای پر مهر وانساندوست   سمونوال استاد نبی فشار  آورد ونفس را درسینه اش سرگردان ساخت .

فشار روحی ، شکنجه ، لت وکوب ، برق دادن وبه فرق آویزان کردن ، امید به زندگی ورهایی را در زیر پای او مانند زمین ریگزاری که  فرو میریزد ، او را به کام مجهول ،پیچیده ومرموز وتاریک ونا پیدا کران خویش می کشاند ، نورچشمان او بر گرفت  واو را نابینا وکور ساخت.

آری! اینبار جستار سرگردان من به سوی  دلیرمردی میرود، که پس از سالها مبارزه به تاریخ 2009.11.17 ترسایی  پس از  68 سال زندگی  در شهر کابل چهره سرگردان ولی پر غرور و متین  او  زیر نقاب خاک خوابید .

 سمونوال استاد غلام نبی در سال 1941 تر سایی در شهر کابل در یک خانواده روشننگر وروشنپرور دیده به جهان بگشود .

در سال 1336 خورشیدی دوره ای مکتب را  درلیسه عالی حبیبیه به پایان رسانید وآموزش دانشگاهی را در اکادمی پولیس افغانستان پی گرفت ، پس از پایان دوره آموزش دانشگاهی  در بخش های پولیس جنایی در شهر کندهار به کار آموزی وکار کردگی پرداخت ، سپس میان سالهای 1343تا 1344 جهت فراگیری دانش بالایی دانشگاهی رهسپار کشور آلمان گردید . وپس از یکسال فراگیری دوباره به مرز وبوم خودش بر گشت . نخست در ُپست استاد اکادمی پولیس جا دادندش وپسا نتر مدیر تدریسات آن اکادمی ساختندش .

دیری نگذشت ، که  توان برازنده ونیروی برجسته ی او بر ملا گردید ودست اندرکاران اداره اکادمی پولیس او را جهت آموزش کوتاه مدت به اکادمی آموزش های بالایی پولیس انگلستان فرستادند . واستاد نبی با سر برافراشته وگردن فرازنده وبا پشتاره ای از دانش وخرد بوطن برگشت وپس  ازکوتاه مدت کاربرد فراگرفته هایش  در اداره پولیس شهر کندهار بکار برد،

 در سال 1352 خورشیدی که لازم افتیده بود تا بر برجسته ها به دیده ای قدر نگرند نبی خان را نیز در  جایگاه قوماندان یا رییس اکادمی پولیس افغانستان گماشتند .

  استاد سمونوال غلام نبی در نخستین سالهای تاسیس ح.د.خ.ا که تازه اندیشه والای دموکراسی و رهایی انسان از زیر یوغ ستم به شگوفه نشسته بود ، هموندی یا عضویت حزب دموکراتیک خلق افغانستان را کسب کرد .

همین پیوند او با نور خرد وروشنایی ح.د.خ.ا دست اندرداران آن زمان پولیس کشور را برآن واداشت تا او را بحیث قوماندان کندک ځاځی میدان جزایی  گمارند .

پس از به زایش نشستن نیروی هفت ثور، دوباره در جایگاه قوماندان یا رییس اکادمی پولیس افغانستان گزیده شد ولی بادرد ودریغ پس از مدت کوتاهی ،هنگامیکه نیروهای شریر رژیم زندانبانی ، بگیر وببند را آغاز کردند  سمونوال استاد غلام نبی را نیز دستگیر وراهی زندان پلچرخی ساختند. که پس از رهایی با چشمان بی نور وفروغ در کنج عزلت وخاموشی  تا هنگام مرگ بسر برد .

این استاد والا جایگاه با آفرینش رساله ها ومواد آموزشی درسی در اکادمی پولیس افغانستان حق شکوهنده ای بالای هزار ها پولیس وطنپرست ومردم دوست کشور ما دارد . او از بنیان گذاران درس ومیتود جدید (کرمنال تخنیک) در اکادمی  پولیس  افغانستان  بود  .

 روانش شاد واندیشه اش پر بر باد .

 


November 20th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي